تغذیه کربوهیدرات ها و مدیریت مصرف انرژی طی دوره شیردهی در گاوهای شیرده
مدیریت توازن انرژی در سرتاسر دوره شیردهی برای حداکثر کردن تولید شیر، بازده تولید مثلی و سلامت گاوها ضروری است. کربوهیدراتها، بزرگترین بخش ماده خشک جیره غذایی گاوهای شیرده را تشکیل میدهند. کربوهیدرات ها از نظر شکل فیزیکی و فرآوردههای هضمی تنوع زیادی دارند. در گاوهای تازه زا، هدف حفظ پرشدگی شکمبه و تامین پیش سازهای گلوکز برای به حداکثر رساندن مصرف انرژی است. برای این منظور، از علوفه با غلظت فیبر متوسط تا زیاد و قابلیت هضم فیبر بالا مانند علف گرامینه یا سیلاژ ذرت می توان استفاده کرد. غلظت کل نشاسته توصیه شده در این گروه 22 تا 25 درصد (بر اساس ماده خشک) می باشد. زمانی که گاوها از نظر سلامتی مشکلی نداشته باشند و تولید شیر و مصرف خوراک آنها در حال افزایش است، بایستی به گروه پرتولید منتقل شوند. در گاوهای پرتولید، نیاز به گلوکز برای تولید شیر بالا است و انرژی نسبتا کمی به طرف ذخایر بدنی سوق می یابد. گاوها به جیره هایی با غلظت فیبر علوفه ای کم و نشاسته بسیار قابل تخمیر پاسخ خوبی می دهند. بنابراین، هدف تغذیه یک جیره غذایی با قابلیت تخمیر بالا است. برای این منظور، از علوفه با شکنندگی فیبر بالا مانند یونجه یا سیلاژ ذرت می توان استفاده کرد. در مجموع، توجه به ویژگیهای فیزیکی و هضمی جیرههای غذایی در دوره های فیزیولوژیکی مختلف، افزون بر متوازن کردن جیرههای غذایی، برای حداکثر کردن تولید شیر و بهبود سلامت گاوهای شیری ضروری است.
استفاده از اسانس اریگانو در طول عمر اقتصادی در گاوهای شیری
موفقیت یک گاوداری تا حد زیادی به پرورش مناسب گوساله ها برای جایگزینی در گله، وابسته است. برای داشتن یک گله خوب از گاوهای شیری، باید گوساله های شیرخوار با استعداد ژنتیکی مطلوب را به روش مناسب تغذیه کرد. در اولین ماه پس از تولد که گوساله ها بسیار حساس و آسیب پذیر هستند و با انواع بسیاری از باکتری های مضر روبرو می شوند، 60 درصد مرگ و میر گوساله ها اتفاق می افتد. مطالعات زیادی در رابطه با تاثیر اسانس های گیاهی بر میکروفلور روده وجود دارد. افزایش مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه بدن و جلوگیری از اسهال و برخی بیماری ها به هنگام استفاده از اسانس های گیاهی گزارش شده است. اسانس اریگانو یکی از اسانس های مورد استفاده در گوساله های شیرخوار و گاوهای شیرده می باشد که سبب بهبود عملکرد گوساله ها و افزایش تولید شیر در گاوهای شیرده می شود.
دستکاری فلور میکروبی روده توسط مواد افزودنی و تاثیر آن بر عمکرد تولیدی طیور
در گذشته از روده به عنوان یک جعبه سیاه و از میکروب های روده به عنوان میکروب های غیرمضر یاد می شد، چون از نقش حیاتی آنها در تعدیل عملکردهای فیزیولوژیکی و حفظ هوموستاز بدن اطلاع کامل و دقیقی در دسترس نبود. بر اساس همین نگرش، در گذشته استفاده گسترده از آنتی بیوتیک ها به عنوان محرک رشد رویه ای معمول در تغذیه طیور بود. آنتی بیوتیک ها باعث از بین رفتن جمعیت های مختلف میکروبی در دستگاه گوارش می شوند. اخیرا مشخص شده است که این جمعیت های میکروبی در روده با حذف رقابتی میکروب های بیماریزا و ایجاد یک سد دفاعی در برابر میکروب های مضر، نقش مهمی به عنوان یک لایه دفاع ایمنی داشته و به طور مستقیم در حفظ سلامت پرنده نقش مهمی ایفا میکنند. روده همچنین نقش های ترشحی و اندوکرینی متعددی ایفا می کند. علاوه براین، توسعه مقاومت میکروبی علیه بسیاری از آنتی بیوتیک ها منجر به منع مصرف آنها در بسیاری از مناطق دنیا شده است. بنابراین، حفظ فلور میکروبی روده به طور «سالم» به معنی بهبود عملکرد تولیدی طیور می باشد. به طور طبیعی، فلور میکروبی مرغ مادر به جوجه منتقل شده و به این صورت انتقال میکروبیوم پایدار و سالم به جوجه تضمین می شود. با این وجود، در شرایط پرورش صنعتی که از بدو خروج جوجه از تخم، تماسی بین مرغ مادر و جوجه وجود ندارد، شکل گیری میکروبیوم پایدار و سالم یک چالش بزرگ برای پرورش دهندگان طیور محسوب می شود. در این ارتباط، می توان از مواد افزودنی نظیر پروبیوتیک ها و پری بیوتیک ها برای برطرف کردن چنین چالشی بهره گرفت.
استفاده از کلسیم قابل هضم درجیره جوجه های گوشتی
انتخاب ژنتیکی جوجههای گوشتی برای رشد سریع تاثیر منفی بر سلامت اسکلت و به ویژه پاها داشته است. کاهش استحکام استخوان های پا موجب افت بهرهوری تولید می شود. بعد وسیع این ناهنجاریهای اسکلتی میلیون ها جوجه گوشتی را همه ساله در جهان درگیر می کند و ضمن افت عملکرد، باعث تغییر الگوهای رفتاری پرندگان می شود، که از منظر آسایش پرندگان قابل قبول نیست. پرندگان درگیر لنگش زمان بیشتری را صرف خوابیدن روی بستر نموده، که به دلیل تماس سینه با بستر، باعث بروز کبودی گوشت سینه و تاول های سینه می شود و هزینه زیادی را بابت حذف چنین لاشه هایی در کشتارگاه به تولیدکنندگان تحمیل می کند. کلسیم و فسفر فراوانترین مواد معدنی در اسکلت هستند، به طوری که نزدیک به 98 درصد از کل کلسیم بدن، به صورت هیدروکسی آپاتیت در اسکلت وجود دارد. در مرغ، جذب کلسیم از طریق انتشار ساده و انتقال فعال (انتقال وابسته به انرژی و با واسطه ویتامین D) انجام می گیرد. بازدهی جذب کلسیم و فسفر از روده به مقدار و شکل این عناصر در خوراک، نسبت بین دو عنصر و حلالیت آنها در نقطه تماس با غشاهای هضمی-جذبی روده بستگی دارد. ترکیبات متعددی نظیر اگزالات، فیتات و اسیدهای چرب، با کاهش حلالیت کلسیم، جذب آن را کاهش می دهند. بنابراین، تعیین قابلیت زیست فراهمی منابع کلسیم و فسفر در تغذیه جوجه های گوشتی از اهمیت زیادی برخوردار است. آگاهی از قابلیت هضم و دسترسی کلسیم و فسفر در جیره، برای برآورده کردن دقیق نیازهای این مواد مغذی ضروری است. تنظیم جیرههای غذایی بر اساس کلسیم و فسفر قابل دسترس، دفع آنها را از طریق کود به محیط زیست به حداقل میرساند و پیامدهای اقتصادی و اکولوژیکی مهمی ایفا می نماید.
مروری بر فناوریهای آینده در صنعت دامداری
جمعیت رو به رشد دنیا که پیش بینی می شود تا نیمه قرن بیست و یکم به 7/9 میلیارد نفر برسد، نیاز به تولید غذا را بیش از پیش خواهد کرد. برای تامین امنیت غذایی جهان، پیش بینی می شود که تولید غذا تا آن زمان باید دو برابر شود. این در حالی است که سیستم های غذایی موجود ناپایدار هستند و حجم زیادی اتلاف مواد غذایی در حال حاضر وجود دارد. برای مقابله با چالش تامین غذا در آینده، استفاده از فناوری ها یکی از راهکارهای مهم محسوب می شود. به وضوح می توان گفت در آینده دیگر نمیتوان تولید را به روشهای قدیمی انجام داد. دیجیتالی شدن صنعت دامداری به بهینهسازی سیستمهای کشاورزی، زنجیرهی ارزش و سیستمهای غذایی منجر شود و نگرانیهای پیرامون منابع اولیهی مواد غذایی، وضعیت حیوانات در این صنعت و مسایل زیستمحیطی را برطرف کند. کلاندادهها میتوانند اطلاعات مناسبی دربارهی نیازهای غذایی، وضعیت تولید مثل و سلامت جانوران را در اختیار انسان قرار دهند. مدلهای کلانداده اطلاعات مختلف را به کمک سنسورها به دست میآورند، آنها را پردازش میکنند و سپس در میان انبوه دادهها به دنبال دادههای نابهنجاری میگردند که از وجود مشکلاتی در وضعیت جانوران خبر میدهند. فناوری های آینده به گونه ای باید باشند که ضمن افزایش بهره وری تولید، آلودگی زیست محیطی را کاهش دهند.