مزایا و چالشهای کاربرد گیاهان دارویی در پرورش و سلامت بلدرچین
افزایش تقاضا برای جایگزینهای پایدار و طبیعی در پرورش طیور، داروهای گیاهی را به کانون توجه در مدیریت سلامت پرندگان تبدیل کرده است. روشهای متداول در این صنعت عمدتا بر استفاده از آنتیبیوتیکهای مصنوعی برای افزایش رشد و پیشگیری از بیماریها متکی هستند؛ اما استفاده بیش از حد از این مواد نگرانیهایی در مورد مقاومت آنتیبیوتیکی و پیامدهای زیستمحیطی ایجاد کرده است. گیاهان دارویی با بهرهگیری از خواص ضدمیکروبی، ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی، به عنوان رویکردی موثر در بهبود سلامت و بهرهوری طیور شناخته میشوند. بلدرچینها، به عنوان یکی از گونههای مهم در صنعت طیور، بهویژه از مداخلات مبتنی بر گیاهی بهرهمند شدهاند. پژوهشها نشان دادهاند که افزودن گیاهانی مانند سیر، پونه کوهی و زنجبیل به جیره غذایی بلدرچینها میتواند شاخصهای رشد را بهبود بخشد، پاسخهای ایمنی را تقویت کند و اثرات منفی عوامل تنشزای محیطی را کاهش دهد. علاوه بر این، استفاده از درمانهای گیاهی با ترجیح مصرفکنندگان برای محصولات گوشتی که با رعایت اصول اخلاقی پرورش یافته و عاری از آنتیبیوتیک هستند، همخوانی دارد.
استفاده از پودر لارو سوسک زرد آرد، Tenebrio molitor (Coleoptera: Tenebrionidae) در جیره غذایی طیور
منابع رایج پروتئینی نظیر کنجاله سویا و پودر ماهی که در خوراک طیور استفاده میشوند، قیمت بالا و رو به افزایشی داشته و لذا دسترسی آنها در آینده با محدودیت روبهرو است. همچنین کشت سویا با در نظر گرفتن محدودیت های موجود در منابع آب و خاک با مشکل مواجه است. بنابراین، یافتن یک منبع پروتئینی با کیفیت که قابلیت جایگزینی با منابع پروتئینی رایج را داشته باشد، ضروری بهنظر میرسد. امکان استفاده از حشرات به عنوان بخشی از پروتئین خوراک طیور به دلیل کیفیت و کمیت بالای محتوای پروتئینی، رقابت کم با خوراک انسان، و نداشتن اثر مخرب بر محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. با جمعبندی مطالعات علمی، میتوان گفت که از میلورم، به خصوص در سطوح پایین، میتوان در جیره پرندگان به عنوان یک منبع ارزان و سالم که جایگزین بخشی از پروتئین جیره شود، استفاده کرد. کیفیت بالای اسیدهای آمینه، اسیدهای چرب و میزان کالری موجود در این منبع غذایی، اثر مطلوبی در کمیت و کیفیت رشد و ضریب تبدیل خوراک در جوجههای گوشتی و مرغهای تخمگذار میتواند داشته باشد. استفاده از ضایعات کشاورزی در پرورش میلورم میتواند با ایجاد بهرهوری، منجر به کاهش هزینههای تولید و استفاده بهتر از منابع طبیعی گردد و کمک موثری به کاهش گازهای گلخانهای و مشکلات زیست محیطی ناشی از ضایعات کشاورزی کند. کیتین موجود در میلورم میتواند باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی طیور گردد و میزان مصرف آنتی بیوتیکها را کاهش دهد.
تاثیر ژن FecB بر صفت دوقلوزایی و وزن تولد در گوسفند افشاری
بازدهی سیستم های پرورش گوسفند را میتوان با افزایش تعداد قل ها، وزن تولد بره، تولید شیر و کیفیت و کمیت پشم بهبود بخشید. بنابراین، بهبود ژنتیکی در صفات رشد و تولید مثل از جمله اهداف اصلی در پرورش گوسفند است. تا کنون چند ژن بزرگ اثر در ارتباط با صفت دوقلوزایی در گوسفند شناسایی شده است. ژنFecB یا ژن گیرنده پروتئین مورفوژنیک استخوان به عنوان موثرترین ژن در بروز صفت دوقلوزایی شناخته شده است. درمطالعه ی حاضر، به منظور بررسی اثر ژن FecB بر دوقلوزایی و وزن تولد بره ها، رکورد 15773 زایش گوسفندان افشاری که 2579 زایش مربوط به گوسفندان هتروزیگوت بود، طی سال های 1401 و 1402 مورد بررسی قرار گرفت. اثرات گله، فصل زایش، جنس بره، تیپ تولد و ژن FecB بر وزن تولد بسیار معنی دار بود. (P<0.01) وجود ژن FecB باعث افزایش دو برابری دوقلوزایی گردیده است. بیشترین کاهش وزن تولد مربوط به زایش های مهر و آبان بود، که به نظر می رسد عامل اصلی آن تنش حرارتی یاشد که در فصل تابستان درزمان آبستنی، دام با آن مواجه بوده است. بنابراین، توصیه میشود که با کنترل تنش حرارتی و نصب سایبان بتوان تا حدودی از تنش حرارتی جلوگیری به عمل آورد.
شناسایی و ارزیابی بهترین حیوانات: نسبت کلیبربه عنوان یک معیار انتخاب مناسب در گوسفند نژاد لری بختیاری
گوسفند لری بختیاری یکی از نژادهای دنبهدار ایرانی است که برای تولید گوشت و پشم در شرایط پرورش عشایری و سنتی پرورش مییابد. بازده خوراک مصرفی معیار مطلوبی در انتخاب برای صفات رشد است، که تاثیر قابل توجهی بر بازدهی کل سیستم پرورش گوسفند میتواند داشته باشد. برای تعیین بازدهی خوراک نیاز به رکوردگیری دقیق مصرف خوراک است، که در مورد گوسفندانی که در محیط باز چرا میکنند، کار مشکلی است. ازاینرو، لازم است از معیارهای دیگری که دقت بالای دارند، استفاده کرد. نسبت کلیبر که از تقسیم اضافهوزن روزانه حیوان بر وزن متابولیکی آن حاصل میشود، یکی از این معیارهاست. این نسبت رابطه معنیداری با بازدهی خوراک دارد و به عنوان یک معیار انتخاب غیرمستقیم برای بهبود بازدهی خوراک در گوسفند لری بختیاری می توان از آن استفاده کرد. در آزمایش حاضر که با استفاده از 60 راس بره نر لری بختیاری انجام گرفت، همبستگی فنوتیپی بین نسبت کلیبر و افزایش وزن روزانه با بازده خوراک مصرفی به ترتیب 99/0 و 98/0 برآورد گردید. براساس نتایج این تحقیق، نسبت کلیبر ظرفیت بالایی به عنوان یک معیار انتخاب غیرمستقیم در اندازهگیری بازده خوراک مصرفی در گوسفند لری بختیاری نشان داد.